سیدحسن خمینی گفت: راهحل مشکلات در حوزههای اقتصاد، تحریم و بقیه موارد از مسیر سیاست داخلی کشور میگذرد. تا وقتی یک دولت با پشتوانه عمیق مردمی و حمایت قوی طبقات محروم و متوسط، و مورد اعتماد شهرهای بزرگ و روستاها نداشته باشید، امکان عبور از این بحران وجود ندارد.
اقتصاد بد ایران
به گزارش خبرگزاری «ترسیم» ؛ حجتالاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی، در ابتدای سخنان با یادی از حجتالاسلام و المسلمین کروبی؛ گفت: باید برای استخلاص ایشان دعا کنیم و از خداوند بخواهیم تدبیر عاقلانهای را بر اهل این مسأله حاکم کند تا این مسأله هم به گشایش ختم شود.
حتی متصدیان امر وجود «درد اقتصادی» را کتمان نمیکنند
یادگار گرانقدر امام راحل سپس به «درد مشترک» و مهمترین مشکل جامعه پرداخت و اظهار کرد: امروز بی تردید درد اصلی جامعه «درد اقتصادی» است؛ همه دلشان برای این مشکل میسوزد و حتی متصدیان امر نیز وجود آن را کتمان نمی کنند. افت تولید ناخالص داخلی کشور و سرانه خانوارها نسبت به کشورهای همسایه، رشد پایین سرمایه گذاری، استهلاک بالا و… از جمله این مشکلات کشور است.
حال اقتصادی جامعه خوب نیست
وی با بیان اینکه در مجموع حال اقتصادی جامعه خوب نیست و این خیلی هم واقعیت غریبی نیست، افزود: این مشکل از زندگی تک تک افراد شروع میشود. کافی است مسئولین پای خود را از خانه بیرون بگذارند؛ با هر کسی که مواجه شوند، این مصیبت و مشکل را لمس خواهند کرد. البته آنها میگویند جلو رشد تورم گرفته شده و ما امیدواریم انشاءالله به سمت تصحیح هم پیش برود. چون هر دولتی که بر سر کار می آید را از رفیقهای ما باشد یا نباشد فرقی نمیکند، باید کمک کرد تا درد جامعه را کم کند. لذا تحلیل وضعیت به معنای این نیست که زحمت کسی نادیده گرفته شود و یا احیانا کمک نشود به اینکه آن فرد مشکلات را حل کند.
پدیده مهاجرت واقعیت بسیار تلخی است که در کشور وجود دارد
سید حسن خمینی یادآور شد: برخی از کشورهای حاشیه ما هم با شتاب بسیار بالایی به سمت توسعه میروند که این آینده مشکلدارتری را ایجاد میکند. شاید متن جامعه خودش را با کشورهای دورتر مقایسه نکند، بلکه با همسایگانش مقایسه میکند و شتاب پیشرفت در آنها را در قیاس با کندی کشور ما در این زمینه، تحمل نمیکند. مردم این درد را از چشم حاکمیت می بینند که تا حدی هم درست است. این قیاس، دردی است که هست و در آینده ممکن است بیشتر شود، و به سبب چشماندازی که وجود دارد، یکی از آثار آن پدیده مهاجرت خواهد بود؛ که واقعیت بسیار تلخی است که در کشور وجود دارد.
بخش زیادی از مشکلات ناشی از تحریمهاست
وی با تأکید بر اینکه بیشتر باید به علت بروز فقر، تبعیض، فساد و… پرداخت، بخش زیادی از این مشکلات را ناشی از تحریمها دانست و گفت: البته بیمدیریتی، مدیریت سوء و توجه نکردن به ظرفیتهای داخلی حتما نقش دارد. ولی یکی از عوامل مهم آن، عدم النفعی است که ما در ارتباط با دنیا داریم. بخشی از این امر به خاطر تحریمهای سنگین است. البته دشمنی آنها هم از سالهای اول انقلاب بوده، اما در دوره آقای ترامپ بیشتر شده و امروز آثار تحریمهای به تعبیر خودشان «کمرشکن» و طاقتفرسایی که میخواستند بر کشور ایجاد کنند، در بخشهای مختلف لمس میشود.
راهحل مشکلات در اقتصاد و تحریم از مسیر سیاست داخلی کشور میگذرد، نه «خالصسازی» و «یکدست شدن حاکمیت»
یادگار گرانقدر امام راحل تأکید کرد: بحث مهم این است که راه عبور از این وضعیت، یعنی سیاست خارجی مشکلدار ما و حتی وضع مشکلات داخلی مدیریتی ما، چیست؟ یعنی آیا راه آن به تعبیر امروزیها «خالصسازی» و «یکدست شدن حاکمیت» است؟ طبیعتا کشوری که درصد بالایی از درآمدش وابسته به نفت است، اگر نفتش فروش نرود جیبش بیپول میشود. وقتی نفت فروش نرود، سرمایهگذاری صورت نمی گیرد و مشکل اشتغال پدید میآید.
وی افزود: من فکر میکنم راه هرکدام اینها از مسیر سیاست داخلی ما میگذرد. یعنی راه حل مشکلات در حوزههای اقتصاد، تحریم و بقیه موارد از مسیر سیاست داخلی کشور می گذرد. تا وقتی یک دولت با پشتوانه عمیق مردمی و حمایت قوی طبقات محروم و متوسط، و مورد اعتماد شهرهای بزرگ و روستاها نداشته باشید، امکان عبور از این بحران وجود ندارد. رفتن به سمت هستههای متصلب و جمعهای محدود، راه حل نیست، بلکه بیشتر مشکلآفرین است.
باید افراد شکست خورده که هیچ چشماندازی برای حرکت ندارند را فهم کرد
سید حسن خمینی یادآور شد: در تمام دورههایی که ما توانستهایم قاطبه جامعه را با دولت یا تفکری همراه کنیم، آن دولت توانسته از موضع بسیار عزتمندانه با دنیا مواجه شود و با مذاکره مشکل خود را حل کند یا حداقل آن را تقلیل بدهد. توجه کنید! نمیخواهم بگویم اگر فردی که مورد اقبال اکثریت بود با سیاستهای غلط هم به موفقیت میرسد؛ بلکه تفکر صحیح در کنار همراهی مردم. وقتی انقلاب که پدید آمده، در دهه ۶۰ همه جوان ها سر کار آمدند و طبیعتا اشتباهات زیادی هم کردند؛ دیکته نانوشته غلط ندارد. ولی چون جامعه همراه بوده، از مسائل عبور کردهایم.
وی ادامه داد: در جایی که جامعه که همراهی نباشد، فضا به سمت لَختی و سکون می رود، مبارزه منفی اتفاق میفتد، تقابل صورت می گیرد، یا یک یأس بسیار سنگینی حاصل می شود. در مسائل اجتماعی، «یأس» معادل «مقابله» است. در چنین شرایطی مبارزات و هستههایی شکل میگیرد؛ البته امروز دیگر دوره مبارزه چریکی در دنیا گذشته است. اما وقتی یأس و ناامیدی پیش بیاید، حتی زمینه برای یارگیری مبازات خشونتآمیز و قهر آمیز هم بالا میرود. کسانی که میخواهند از این نمد کلاهی برای خودشان بدوزند هم پیدا میشوند و از لشکر فقرا، مأیوسان، ناامیدها و قهرکردهها یارگیری میکنند. برای پیشگیری از بروز چنین وضعی، باید افراد شکست خوردهای که هیچ چشماندازی برای حرکت ندارند را فهم کرد؛ چرا که آنها از جایی دلگیر شدهاند.
چارهای جز این نداریم که سیاست داخلی را تصحیح کنیم
وی با تأکید بر اینکه مشکل اصلی اقتصادی است، اظهار داشت: بخشی از راه آن مدیریتی و بخش زیادی سیاست خارجی است؛ ولی راه حل همین دو امر نیز از سیاست داخلی میگذرد. به همین جهت چارهای جز این نداریم که سیاست داخلی را تصحیح کنیم. دلیل غلط بودن یک سیاست نتایج آن است؛ اگر نتیجه خوبی نداشت، غلط است. امام تعبیر زیبایی دارند که می گویند، «حرف مرد دو تا است». هیچ لزومی ندارد که اگر انسان راهی رفت و اشتباه بود، آن را ادامه بدهد؛ بلکه باید شجاعانه برگردد و بگوید این راه اشتباه بود.
سید حسن خمینی گفت: بعضی نخبگان در جمع احزاب حضور می یابند و بعضی هم در انجیاوها. برخی هم به صورت فردی راه خود را می روند. اما هرکسی که صاحب تریبون است و توان صحبت خودش دارد، باید یک سؤال بسیار مهمی را پاسخ بدهد.
وی در تشریح این پرسش ابتدا با تأکید بر اینکه در سیاست داخلی، اگر براندازی هدف نباشد، مسیری جز انتخابات وجود ندارد، گفت: دو سؤال بسیار مهم پیش روی امر انتخابات است. اولین مهم سؤال این است که آیا بین شخص «الف» و «ب» اگر بالای سر دولت یا حکومت قرار بگیرند، تفاوتی وجود دارد؟ امروز یأس بسیار زیادی که در جامعه هست، ناشی از این است که این سؤال به طور پررنگ پاسخ داده نشده است؛ همه باید این سؤال را پاسخ دهند. چون بعضا برخی از ما از روی عصبانیت و یا از روی تحلیل هایی، میگوییم فرقی نمیکند.
مهاجرت نخبگان از نتایج وحشتناک لطمه به استقلال دانشگاه و دانشجوست
یادگار امام به ذکر مثالی از شرایط روز پرداخت و با اشاره به اینکه در دانشگاهها امروز با مسأله بسیار زشت اخراجها مواجه هستیم، افزود: البته من چندان از وسعت این امر آگاه نیستم، ولی مقدار کم هم در این مهم نمیتواند مورد قبول باشد. استقلال دانشگاه و دانشجو از اموری است که اگر خدای نکرده مورد لطمه قرار گیرد ضررهای بسیار برای کشور پدید میآورد و یکی از نتایج وحشتناک این اتفاق مهاجرت نخبگان است که بی تردید سنگینترین آسیب را به کشور وارد می سازد و هم چنین باعث دمیدن روح یأس و رکود علمی و فرهنگی می شود.
اگر بگویند هیچ فرقی بین «الف» و آقای «ب» نیست، چرا رأی بدهم؟!
سید حسن خمینی سپس ادامه داد: فرض کنیم فردا من و شما فردا به عنوان دو انسان عادی میخواهیم در صندوق رأی بیاندازیم. اگر بگویند هیچ فرقی بین «الف» و آقای «ب» نیست، چرا رأی بدهم؟! معروف بود که در آمریکا میزان مشارکت در مواردی پایین بود، چون بیشتر زندگی آنها با شهرداریها و شوراهای ایالتی است و انتخابات ریاست جمهوری فرقی برای آنها ندارد. البته در انتخابات بین بایدن و ترامپ مشارکت بالا گرفت. در انتخابات ترکیه نیز که بیش از ۹۰ درصد مشارکت وجود داشت، به دلیل تفاوت بین اردوغان و رقیبش بود.
گروهی انتخابات را مثل راهپیمایی میبینند
وی تأکید کرد: هر قدر این میزان فرق عمیقتر باشد، طبیعتا جامعه اقبال بیشتری به انتخابات پیدا میکند. البته همیشه گروهی هستند که ممکن است بگویند رأی ما تقویت جمهوری اسلامی و نظام اسلامی است و اگر افراد هیچ فرقی هم نکند، انتخابات را مثل راهپیمایی میبینند؛ یعنی در حقیقت میخواهند شرکت کنند تا اصل نظام تقویت شود. ولی بخش بزرگی از جامعه انتخابات را برای خودشان و زندگی خودشان میخواهند. چرا انتخابات شوراها معمولا پررنگ است؟ به خاطر اینکه در زندگی آنها تأثیر دارد.
سید حسن خمینی افزود: البته ممکن است همه بگویند، «بین افراد درصدی از تفاوت وجود دارد، ولی این درصد اصلا مهم نیست». اما سوال اینجاست که راه جایگزین چیست؟ آنها ممکن است بگویند راه جایگزین، برداشتن اصل سیستم است که البته نه ممکن است و نه راه درستی است.
انتخابات مثل عروسی برادر است!
وی اظهار داشت: به تعبیری انتخابات مثل عروسی برادر است؛ آدم میتواند نرود، ولی برای نرفتن هم باید دلیل داشته باشد! اگر بگوید نمیآیم، گام بعدی چیست؟! اما این بخشی از ماجرا است؛ بخش دوم ماجرا این است که آیا امکان رقابت این دو تفکر فراهم است؟! واقعا در پیدایش یأس، سهم بزرگی متعلق به عملکرد بسیار غلط در دورههای قبل است.
یادگار امام تأکید کرد: اگر می خواهیم عزتمندانه، کم هزینه و از راه های ممکن، از بحران اقتصادی عبور کنیم، راه آن این است که در سیاست خارجی هرچه بیشتر متکی به مردم باشیم. شرط آن نیز چنین است که در سیاست داخلی هرچه بیشتر قدرتهای مردمی سر کار بیایند. یک انتخابات بسیار قدرتمند با پشتوانه رأی بالا، مثل رودخانهای است که همه چیز را میشورد و تمام مشکلات را حل میکند. در تاریخ ایران هرکدام از انتخاباتهای با شکوه که آمده، همه غربیها را به تواضع وا داشته است.
وی یادآور شد: انتخابات ۱۳۹۲ حکومت آمریکا را که در خیال خود به سمت براندازی رفته بود، پای میز مذاکره نشاند. این داستان مهمی است که باید ببینیم و البته یادمان باشد که سیاست داخلی وابسته به «امکان رقابت» است؛ امکان رقابت رقبایی که با هم فرق میکنند و از دید مردم در صورت حضور هر کدام از آنها زندگی شان فرق میکند. البته ممکن است بنده بگویم زید خوب است و شما بگویید عمرو خوب است؛ مهم نیست. بلکه مهم این است که هم زید و هم عمرو امکان حضور در رقابت را داشته باشند. به خصوص اینکه جامعه ما فهیم است، میتواند تصمیم بگیرد و قبیلهای نیست و حساسیتهای قومی و قبیلهای در سطح کلان ملی ما وجود ندارد؛ پس اگر نخبگان نتوانند جامعه را قانع کنند که بین زید و عمرو فرق هست، انتخابات بی معنا است.
نفس اینکه مردم بتوانند تغییر را انجام بدهند به نفع کلان جمهوری اسلامی و کشور است
سید حسن خمینی اظهار داشت: اگر همه فیلترها را هم بردارید، ممکن است جامعه به این نتیجه برسد که فرقی بین گزینه ها نیست؛ مثل عراق که انتخابات با حدود ۳۰ درصد مشارکت انجام شد، در حالی که هیچ فیلتری هم وجود ندارد. حتی رهبران مذهبی عراق هم تقریبا گفتند شرکت در انتخابات واجب است. اما یک یأسی در میان همه کنشگران سیاسی آنجا ایجاد شد. آن روزی که مردم احساس کنند همه نخبگان هیچ فرقی با هم نمیکنند، روز بسیار بدی است و اصلا هیچ چشماندازی برای آن ملت وجود ندارد.
وی، نکته دوم در بحث انتخابات را امکان حضور کسانی دانست با هم فرق میکنند و افزود: نفس اینکه مردم بتوانند این تغییر را انجام بدهند به نفع کلان جمهوری اسلامی و کشور است.
یادگار گرانقدر امام راحل در پایان خطاب به اعضای شوای مرکزی حزب اعتماد ملی، با بیان اینکه میدانید کار سیاسی، عملی جمعی است، گفت: به نظر من، دوستان ارتباط خود را با جبههای که تاکنون در آن بودند، محکم نگه دارند. کار سیاسی، فردی نیست. یک به علاوه یک در ریاضی دو میشود، ولی در کار سیاسی ممکن است صفر شود، ممکن است شش شود! دو نفر اگر نتوانند با همدیگر کار کنند، همدیگر را خنثی میکنند و اگر بتوانند با همدیگر خوب کار کنند، بعضا نتایج بسیار تصاعدی میدهد. البته طبیعتا کار انسانی سخت است، چون باید صحبت و اقناع عمل کنید؛ خصوصا وقتی با غیرنظامیها مواجه هستید.
انتهای پیام/